داستان TU-THUC - سرزمین سعادت - بخش 2

تعداد بازدید ها: 1030

LAN BACH LE THAI 1

    با این حال یک روز ، او احساس خستگی در خانه و ابراز تمایل خود را برای بازگشت به روستای زادگاه خود ، فقط برای یک بازدید کوتاه. GIANG HUONG سعی کرد از رفتن او جلوگیری کند ، اما او همچنان غمگین شد و از موسیقی شیرین یا مهتاب طلایی نرم و یا هر لذت آسمانی دیگری لذت نمی برد.

     پری-ملکه ، که مشورت شده بود ، گفت:

    « بنابراین او آرزو می کند که به دنیای رنج و اندوه در پایین برگردد. پس آرزوی او باید اعطا شود ، زیرا چه فایده ای دارد که او را در اینجا نگه دارید ، قلب او هنوز با یاد زمینی لود می شود؟ »

    جیانگ هونگ به اشک ریخت و جدایی دردناک بود. از TU-THUC خواسته شد تا لحظه ای چشم خود را ببندد. وقتی دوباره آنها را باز کرد ، فهمید که او دوباره در زمین است ، در مکانی عجیب. او راه را برای روستای خود پرسید ، و مردم پاسخ دادند که او در حال حاضر در آن است. با این حال ، به نظر نمی رسید او آن را تشخیص دهد. به جای یک بانک گل آلود و یک قایق که مسافرانش را به روستای همسایه می برد ، او یک پل جدید را با تعداد زیادی از مردم دید که قبلاً هرگز ملاقات نکرده بود ، به آنجا می رفت. یک بازار مرفه در جای جای یک میدان سبز و یک علفزار باتلاق به وجود آمد.

    « یا گمراه شده ام وگرنه ذهنم را گم کرده ام »، گفت TU-THUC. « اوه عزیزم ، چه می تواند باشد؟ چی میتونه باشه ؟ »

     او برگشت ، کاملاً متقاعد شد که این روستای خودش نبود. در راه او با یک پیرمرد ملاقات کرد.

    « ببخشید ، پدربزرگ محترم ،»او به پیرمرد گفت ، نام من تو-توک است و من به دنبال دهکده بومی خودم هستم. آیا شما به اندازه کافی مهربان هستید که راه رسیدن به آن را به من نشان دهید؟ »

    « تو-توک؟ تو-توک؟ »به نظر می رسید پیرمرد سخت در ذهنش جستجو می کند. « من شنیده ام که یکی از اجداد من ، رئیس منطقه Tien-Du ، تو-توک نامگذاری شده است. اما او حدود صد سال پیش از دفتر خود استعفا داد ، راهی مقصدی ناشناخته شد و هرگز برنگشت. این اواخر سلسله ترن بود و ما اکنون تحت پادشاه چهارم سلسله لو قرار داریم. »

    TU-THUC گزارشی از تجربه معجزه‌آسای خود داد ، حساب کرد و فهمید که او فقط صد روز در سرزمین سعادت اقامت داشته است.

    « من شنیده ام که در سرزمین سعادت یک روز به اندازه یک سال روی زمین است. سپس شما ارجمندترین اجداد من Tu-Thuc هستید. لطفا اجازه دهید محل زندگی قدیمی خود را به شما نشان دهم. »

    او را به یک مکان متروک کشاند که جایی برای دیدن چیزی جز یک کلبه قدیمی ، فرسوده و ویران نشده وجود نداشت.

    TU-THUC بسیار ناخوشایند و ناامید بود ، برای همه افرادی که او می دانستند اکنون مرده اند ، و نسل جوان روش ها و رفتارهای جدیدی داشت که کاملاً او را برهم زد.

    بنابراین او دوباره در جنگلهای دریایی به جست و خیز رفت و به جنگلهای آبی رفت ، اما اینکه آیا او دوباره آن را یافته بود یا خود را در کوهستان گم کرده بود ، هیچ کس نمی دانست.

Section در بخش 2 ادامه دهید

NOTES:
1 : پیش گفتار RW PARKES به معرفی LE THAI BACH LAN و كتابهای كوتاه او می پردازد: «خانم باخ لان انتخاب جالبی را جمع کرده است افسانه های ویتنامی برای من خوشحالم که یک پیشگفتار کوتاه نوشتم. این داستان ها ، به خوبی و به سادگی توسط نویسنده ترجمه شده اند ، جذابیت قابل توجهی دارند ، و هیچ بخشی از معنایی که از موقعیت های آشنا انسانی پوشیده از لباس عجیب و غریب به وجود می آورد ، مشتق نمی شوند. در اینجا ، در تنظیمات گرمسیری ، دوستداران وفادار ، همسران حسود ، ناپدری های ناپسند داریم ، چیزهایی که داستانهای عامیانه غربی آنها ساخته شده است. یک داستان در واقع این است سیندرلا دوباره من اطمینان دارم که این کتاب کوچک خوانندگان زیادی را پیدا خواهد کرد و علاقه مندی را به کشوری تحریک می کند که مشکلات امروزی آنها متاسفانه بهتر از فرهنگ گذشته وی شناخته شده است. سایگون ، 26 فوریه 1958"

2 : … در حال بروز رسانی…

بان توو THU
07 / 2020

NOTES:
ents مطالب و تصاویر - منبع: افسانه های ویتنامی - خانم LT. شبکه BACH ناشران کیم لای یک کوان، سایگون 1958.
se تصاویر برجسته ویژه توسط بان تو تو تنظیم شده است - thanhdiavietnamhoc.com.

همچنین ببینید:
◊ نسخه ویتنامی (وسیگو): DO QUYEN - Câu chuyen ve TINH BAN.

(بازدید بار 2,203، بازدیدکننده داشته است 1 امروز)