جلسه مقدماتی BICH-CAU - بخش 1

تعداد بازدید ها: 720

LAN BACH LE THAI 1

پرتره پری

    در روزهای اول سلسله لودر آنجا زندگی می کردند بیچ-کاو دهکده2 دانشمند جوانی بنام TU-UYEN. او بسیار دور و گسترده شناخته شده بود ، زیرا از خانواده ای از دانشمندان برجسته سرچشمه گرفته بود و در دنیای کتاب ها پرورش یافته بود. او بیشتر وقت خود را صرف تحصیل سخت کرد و با صدای بلند تلاوت کرد و برگزیده ها و اشعار نثر مورد علاقه خود را ، با سخنان بسیار دلپذیر کلمات را تلاوت کرد.

    دهها دختر جوان و جوان ثروتمند وجود داشتند كه اگر او از آنها خواسته بود با او ازدواج كنند ، اما او آرزو داشت با هيچ يك از آنها ازدواج نكرد.

    یک روز ، در وسط جشنواره بهاراو تصمیم گرفت برای لذت بردن از زمان بهار و آفتاب گرم ، در هوای آزاد برود. او به تنهایی رفت ، زیرا لذت سرگردان او از این طریق سرگردان بود.

    در کشور بسیار زیبا بود. طبیعت لوکس و شگفت انگیز بود. مزارع برنج سبز بود ، درختان در حال تابیدن به زیر باد تازه و گلهای وحشی در میان چمنزارهای حاشیه بودند. خورشید بر او و باغها و مزارع تابناک می درخشید. به سمت آفتاب گرم چرخید ، به آسمان نگاه کرد و به پرندگان آواز در هوا گوش داد.

   « چقدر دوست داشتنی است وقتی بهار می آید " او فکر کرد. « خورشید مرا گرم می کند و باد با من بازی می کند. اوه چقدر نعمت دارم! ای کاش این می تواند برای همیشه ادامه یابداست. »

    سپس او ادامه داد و در امتداد جاده پیچ در پیچ که توسط درختان بلند میوه ای خم شده زیر بار سنگین آنها از میوه طلایی پوشانده ، ادامه یافت. گل سرخ گلبرگهای صورتی یا قرمز یا قرمز آنها را باز کرد و عطرهایی را به طرز شگفت انگیزی شیرین و نیرومندی فرستاد و این راهی بود که آنها بهار را خوش آمد می گفتند. همه چیز آنقدر تازه و دلنشین بود که TU-UYEN قدم می زد و راه می رفت ، تحسین و تعجب می کرد و زمان را فراموش می کرد.

    سرانجام ، غروب غروب کرد و آسمان همچون طلا در زیر ماه کامل تابید.

    TU-UYEN به خانه بازگشت و هنگامی که او را توسط حکاکی های غنی عبور داد تین-تیچ بتکده3او زیباترین دوشیزه جهان را در زیر درخت هلو شکوفا دید. کاملاً مشخص بود که از انگشتان باریک و لکه دار ، چهره ظریف ، چهره ابریشمی صاف ، لباس زیبا و تحمل نجیب او که زن معمولی نبوده است. او مانند پری ، رویایی و اثیری بود ، که مهتاب روی صورت سفید و چشم های روشنش بازی می کرد.

    او که مجذوب او شد ، جسورانه تر شد ، به او مودبانه تعظیم کرد و گفت:

    « محترم ترین خانم ، هرچه شب نزدیک می شود ، ممکن است خدمتکار فروتن شما ، دانشمند بی ارزش روستای بیچ-کاو2 شما را به اقامتگاه ممتاز خود همراه می کند؟ » این دوشیزه زیبا با لطف و مودبانه به عقب برگردد و گفت او بسیار خوشحال و سپاسگزار است که مرد جوان را به خانه برد.

    سپس آنها در کنار هم قدم زدند و در ساختن آهنگهای جایگزین عشق و شعرهای هوشمندانه از یکدیگر تقلید کردند.

    اما هنگامی که آنها به معبد کوانگ مین4، خانم ناپدید شد ، و تنها در آن زمان TU-UYEN فهمید که او با او ملاقات کرده است تین (پری).

    وقتی به خانه خود رسید ، به فکر بانوی زیبایی بود که با او ملاقات کرده بود و او را که اکنون تصور می کرد اکنون دور از کوه و جنگل ساکن است ، ادامه داد. او با کسی از غم و اندوه بزرگ خود صحبت نکرد - البته ، او به شدت عاشق او بود و خیلی دلم برایش تنگ شده بود. او در رختخواب خود دراز کشید و در خواب دید. غفلت از خوابیدن در طول پنج ساعت شب و خوردن در شش قسمت از روزها» او گرفتار اسرارآمیز توونگ تو »بیماری ، نوعی بیماری عشق است که هیچ دارویی قادر به درمان آن نیست. سکوت کرد ، او به خدایان دعا کرد که به زودی بمیرد تا در دنیای دیگری با او باشد زیرا وی اطمینان داشت که او به نوعی با او ملاقات خواهد کرد. او نماز خواند و نماز خواند تا اینکه یک شب مردی ریش سفید و ریش ریش در خواب به او ظاهر شد و به او گفت که به پل شرقی بروید رودخانه تا-لیچ روز بعد برای ملاقات با دوشیزنی که او دوست داشت.

    به محض فرا رسیدن روز تعطیل ، او تمام بیماری خود را فراموش کرد ، راهی محل مقر شده شد و منتظر ماند. او ساعت ها بدون دیدن کسی در آنجا ماند. سرانجام وقتی که قرار بود تسلیم شود ، با مردی روبرو شد که تصویری از زن را می فروشد که دقیقاً شبیه به روشی است که آن روز در زیر درخت هلو شکوفه ملاقات کرده بود. او این عکس را خرید ، آن را به خانه برد و آن را به دیوار مطالعه خود آویزان کرد. قلب او گرم شد وقتی که با عشق به تصویر می اندیشید. و او آن را نوازش کرد ، کلمات سرسخت عشق و ارادت به آن را زمزمه کرد.

    در طول روز ، او خواندن خود را متوقف می کرد ، کتاب های خود را دور می کرد و به دنبال آن می رفت. او در نیمه شب از خواب بلند می شد ، شمع روشن می کرد ، عکس می گرفت و به او بوسه ای گرم می داد انگار که یک انسان واقعی است.

    او اکنون کاملاً از بیماری خود درمان شده بود و خوشحال بود.

   یک روز ، هنگامی که او به این ترتیب عکس را تحسین می کند ، دوشیزه ناگهان پلک هایش را به حرکت درآورد ، چشمک زد و لبخند شیرینی به او زد.

    با تعجب ، چشم های خود را مالید و به او خیره شد اما او قد بلندتر و بلندتر شد و از تصویر جلو رفت و یک کمان عمیق برای او رقم زد.

in در بخش 2 ادامه دهید

ادامه:
◊  جلسه پیش تعیین شده BICH-CAU - بخش 2.
◊ نسخه ویتنامی (Vi-VersiGoo):  BICH-CAU Hoi ngo - Phan 1.
◊ نسخه ویتنامی (Vi-VersiGoo): BICH-CAU Hoi ngo - Phan 2.

NOTES:
1 : پیش گفتار RW PARKES به معرفی LE THAI BACH LAN و كتابهای كوتاه او می پردازد: «خانم باخ لان انتخاب جالبی را جمع کرده است افسانه های ویتنامی برای من خوشحالم که یک پیشگفتار کوتاه نوشتم. این داستان ها ، به خوبی و به سادگی توسط نویسنده ترجمه شده اند ، جذابیت قابل توجهی دارند ، و هیچ بخشی از معنایی که از موقعیت های آشنا انسانی پوشیده از لباس عجیب و غریب به وجود می آورد ، مشتق نمی شوند. در اینجا ، در تنظیمات گرمسیری ، دوستداران وفادار ، همسران حسود ، ناپدری های ناپسند داریم ، چیزهایی که داستانهای عامیانه غربی آنها ساخته شده است. یک داستان در واقع این است سیندرلا دوباره من اطمینان دارم که این کتاب کوچک خوانندگان زیادی را پیدا خواهد کرد و علاقه مندی را به کشوری تحریک می کند که مشکلات امروزی آنها متاسفانه بهتر از فرهنگ گذشته وی شناخته شده است. سایگون ، 26 فوریه 1958"

3 : بتکده تین تیچ (خیابان 110 لو دوان ، کوا نام بخش ، منطقه هوان کیامدر آغاز ساخته شده است کینگ لو کان هونگسلطنت (1740-1786) معبد در واقع است کوآ نام منطقه ، یکی از چهار دروازه قدیمی ارگ Long Thang.

    افسانه آن را دارد که در طول سلسله دروغ، یک شاهزاده گمشده وجود داشت که توسط پری ها پس گرفته شد ، بنابراین شاه این معبد را ساخت تا از پری ها تشکر کند. افسانه دیگری بازگو می کند که ، وقتی شاه به آنجا رفت دریاچه کیم آواو دید که یک جلیقه از تین از زمین در نزدیکی دریاچه نازل شده و معبدی بنا کرده است تین تیچ (اثری از تین).

    بتکده در شکل ساخته شده است دین شامل تین دونگ ، تین هوونگ و تونگ دیون. ساختار اینجا عمدتاً از آجر ، کاشی و چوب است. در معبد ، سیستم 5 محراب بودایی در کاخ فوقانی که مجسمه های آن تزئین شده است ، بالاتر قرار گرفته است مذهب بودا. بیشتر این مجسمه ها در زیر ساخته شده اند سلسله نگوین، قرن نوزدهم.

  تینا تیچ پاگودا توسط گسترش یافت لرد ترینین در آغاز پادشاه لو کان هونg (1740) و پیروزی در منطقه بود. پاگودا در 14th ترمیم شد سلطنت مین منگ (1835) و به طور مداوم ترمیم و بهسازی می شود.

    طبق کتابهای تاریخ قدیمی ، تینا تیچ پاگودا در گذشته بسیار بزرگ بود ، روسازی سنگی جذاب بود ، مناظر زیبا بود ، دریاچه خنک بود و رایحه لوتوس معطر بود.

  تین تیچ پاگودا فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است ، با وقایع بسیاری از زمان ، اگرچه از نظر ظاهری تغییر بسیاری کرده است ، اما تاکنون ، هنوز هم دارای تاریخی ، علمی و هنری قوی است.

    وجود یادگارها تا به امروز و یادگارهایی مانند ناقوس برنز و استیل منابع ارزشمندی هستند که نشان دهنده وجود ضروری موجود در مذهب بودا در زندگی روزمره مردم این همچنین یک منبع ارزشمند است که محققان می توانند در مورد آن بیاموزند بودیسم ویتنامی، در باره مارس طولانی-هانوی تاریخ. این به ما کمک می کند تا منظره سرزمین اقتصاد را تجسم کنیم ، بخشی را بیشتر در مورد زندگی سلطنتی ، پادشاه باستان بفهمیم.

    تا کنون ، از نظر معماری ، هنر ، تینا تیچ پاگودا از نظر فرم ، ساختار ، معماری مذهبی در زیر کاملاً حفظ شده است سلسله نگوین. سیستم مجسمه های گرد دارای ارزش زیبایی شناسی بالایی است ، مجسمه های بتکده با دقت پردازش ، استادانه و خلاقانه ساخته می شوند. این آثار باستانی علاوه بر ارزش هنری ، یک میراث ارزشمند میراث فرهنگی ملی است. (منبع: هانوی موی - hanoimoi.com.vn - ترجمه: VersiGoo)

NOTES
ents مطالب و تصاویر - منبع: افسانه های ویتنامی - خانم LT. شبکه BACH ناشران کیم لای یک کوان، سایگون 1958.
se تصاویر برجسته ویژه توسط بان تو تو تنظیم شده است - thanhdiavietnamhoc.com.

بان توو THU
06 / 2020

(بازدید بار 1,926، بازدیدکننده داشته است 1 امروز)